- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کاش پاینده شدی وصل تو چون هجرانت کاش نایاب شدی درد تو چون درمانت
2 تا ندیدند از آن درد نصیبی اغیار تا در آن وصل بماندند بسی یارانت
3 اثر از ناله خود بلبل شیدا مطلب شرط آنست که گل گوش کند افغانت
4 بسکه پیوسته بهم تیر نظر میترسم زین میان غیر بناحق بخورد پیکانت
5 سینه خالی کن از این وسوسه شیطانی کازیمن بود که بیارد نفس رحمانت
6 کی بمرآت دلت پرتو واجب افتد تا که در نفس بود کش مکش اسکانت
7 بگدائی در میکده خوش باش دلا گو براند زدر خود زستم سلطانت
8 عشق همخابه بود نیست غم از شحنه عقل نوح همراه بود نیست غم از طوفانت
9 چون خلیلست گرت ریشه خلت در گل نار نمرود شود باغ گل و ریحانت
10 تا شنیدند که زندان بودت حلقه زلف یوسف مصر بخواهد بدعا زندانت
11 منم آشفته آلوده بعصیان دامان عملم نیست مران دست من و دامانت
12 بولای تو که جز حب توام نیست عمل گر تو گوئی ببرد بار مرا سلمانت