1 آرزومندم به روی دوستان جان و دل دارم به سوی دوستان
2 وای وای از اشتیاق یارکان آه آه از آرزوی دوستان
3 یاد آن شب ها که بودی تا به روز شوق ما بر های و هوی دوستان
4 دست ما و دامن خیل خیال روی ما و خاک کوی دوستان
5 ما ندانستیم شرط دوستی برشکستیم از عدوی دوستان
6 عمر تاوان کرده ایم الّا هم آنک صرف شد در جست و جوی دوستان
7 از بهشت و حور و غلمان فارغیم راح می خواهیم و روی دوستان
8 عنبر و مشک و بهار و باغ ما خُلقِ یاران است و خوی دوستان
9 هم صبا جانِ نزاری را حیات می دهد هر شب به بوی دوستان