- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خیال ابرویت ار سجده می کنم پیوست خیال کج نرود طین سر خیال پرست
2 نظر به چشم تو گفتم مگر نظر دارم خیال چشم تو بر گوشه نظر بنشست
3 سواد خامه پرگار گردش قمری چو خورده دهنت نقطه خیال نبست
4 گرفت غالیه گون سنبل تو دامن گل کشید زلف تو مه را چو ماهی اندر شست
5 کدام جان که ز داغ محبت تو نسوخت کدام دل که به درد جراحت تو نخست
6 به ناز اگز بنشینی چو گل به پهلوی سرو بود هر آینه در جنب اعتدال تو پست
7 ز دست رفتم و هیچم ز دست بر نامد ز دست رفته خود را چرا نگیری دست
8 چو دست ها همه در دامن عنایت اوست بدار دست ملامت ز دامن من مست
9 کنون که نرگس مخمور جام زر برداشت بیار باده که ابن حسام توبه شکست