ای آرزوی چشمم رویت به خواب از همام تبریزی غزل 162

همام تبریزی

آثار همام تبریزی

همام تبریزی

ای آرزوی چشمم رویت به خواب دیدن

1 ای آرزوی چشمم رویت به خواب دیدن دوری نمی‌تواند پیوند ما بریدن

2 ترسم که جان شیرین هجران به لب رساند تا وقت آن که باشد ما را به هم رسیدن

3 موقوف التفاتم تا کی رسد اجازت از دوست یک اشارت از ما به سر دویدن

4 تا روح بر نیاید جهدی همی‌نمایم مشتاق را نشاید یک لحظه آرمیدن

5 چشمی که دیده باشد آن شکل و آن شمایل بی او ملول باشد از روی خوب دیدن

6 ما را به نیم جانی وصلت کجا فروشند ارزان بود به صد جان گر می‌توان خریدن

7 غیرت همی‌نماید بر گوش دیده من کز دور می‌تواند پیغام تو شنیدن

8 حیران شده است عقلم در صنع پادشاهی کز خاک می‌تواند خورشید آفریدن

9 باشد همام شب‌ها در آرزوی خوابی وقتی مگر خیالت در بر توان کشیدن

عکس نوشته
کامنت
comment