- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای آرزویِ چشمم روی تو باز دیدن محمود را چه خوشتر رویِ ایاز دیدن
2 تلخ است زندگانی بییادِ عیشِ شیرین جان کندن است خود را بیدلنواز دیدن
3 بختِ ستیزه کارم تن میدهد به خواری خود را نمیتواند در عزّ و ناز دیدن
4 دشمن به طعنه گوید کز دوست میشکیبد در وی به صدق باید نه بر مجاز دیدن
5 کوته نظر ندارد بر باطنم وقوفی هر دیده را نباشد قدرِ به راز دیدن
6 آن را که از رقیبش خالی دمی ندیدم روزی شود میّسر بیاحتراز دیدن
7 آیا بود که چشمم بر منظرِ دل افتد ای دولت آخر این در تا کی فراز دیدن
8 نه دل بنه نزاری بر جان که در چنین غم تو زنده کی بمانی تا وقتِ باز دیدن