-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به جلوه کاش درآید مه نکوسیرم که آفتاب نتابد مقابل قمرم
2 ز کار خلق به یک باره پرده بردارند اگر ز پرده درآید نگار پردهدرم
3 اگر به چشم درستی نظر کند معشوق من از شکسته سر زلف او شکستهترم
4 رسیدهام به مقامی ز فیض درویشی که از کلاه نمد پادشاه تاجورم
5 به اعتبار من امروز هیچ شاهی نیست که پیش بادهفروشان گدای معتبرم
6 هزار مرتبه بالاترم ز چرخ اما به کوی میکده کمتر ز خاک رهگذرم
7 نخست عهد من این شد به پیر بادهفروش که بی شراب کهن ساعتی به سر نبرم
8 از آن به خوردن می شاهدم اجازت داد که گول زاهد مردم فریب را نخورم
9 تو را به مستیم ای شیخ هوشمند چه کار که تو ز شهر دگر، من ز عالم دگرم
10 فروغی از هنر شاعری بسی شادم که طبع شاه جهان مایل است بر هنرم
11 خدایگان سخن سنج ناصرالدین شاه که در مدایح ذاتش محیط پرگهرم