کاشکی! خاک حریم حرمت از هلالی جغتایی غزل 235

هلالی جغتایی

آثار هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

کاشکی! خاک حریم حرمت می‌بودم

1 کاشکی! خاک حریم حرمت می‌بودم می‌خرامیدی و من در قدمت می‌بودم

2 بی‌غم عشق تو صد حیف ز عمری که گذشت! پیش ازین، کاش! گرفتار غمت می‌بودم

3 گر به پرسیدن من لطف نمی‌فرمودی هم چنان کشته تیغ دو دمت می‌بودم

4 گر به سررشته مقصود رسیدی دستم دست در سلسله خم به خمت می‌بودم

5 گر مرا حشمت کونین میسر می‌شد هم چنان بنده خیل و حشمت می‌بودم

6 چون مریضی، که دلش مایل صحت باشد عمرها طالب درد و المت می‌بودم

7 هرچه خواهی بکن، ای دوست، که من از دل و جان آرزومند جفا و ستمت می‌بودم

8 تا تو یک ره به کرم سوی هلالی گذری سال‌ها چشم به راه کرمت می‌بودم

عکس نوشته
کامنت
comment