کاش مرگم سازد امشب از از محتشم کاشانی غزل 347

محتشم کاشانی

آثار محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

کاش مرگم سازد امشب از فغان کردن خلاص

1 کاش مرگم سازد امشب از فغان کردن خلاص تا سگش از درد سر آسوده گردد من خلاص

2 شد گرفتاری ز حد بیرون اجل کو تا شود من ز دل فارغ دل از جان رسته جان از تن خلاص

3 داشتم در صید گاه صد زخم از بتان در نخستین ضربتم کرد آن شکارافکن خلاص

4 سوختم ز آهی که هست اندر دلم از تیر خویش روزنی کن تا شوم از دود این گلخن خلاص

5 بی تو از هستی به جام مرغ روحم را بخوان از قفس تا گردد آن فرقت کش گلشن خلاص

6 محتشم در عاشقی بدنام شد پاکش بسوز تا شوی از ننگ آن رسوای تر دامن خلاص

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر