- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای باد بگو آن شه رعنا پسران را سر خیل بتان خسرو زرّینکمران را
2 ناخن زن داغ دل ارباب محبت صیقلگر آئینه صاحبنظران را
3 بر هم زن شیرازه جمعیت عشاق آشفته کن رشته شوریده سران را
4 کای رفته بغربت ز غمت شیشه صبرم نازکتر از آن گشته که دل نو سفران را
5 دارم بره شوق من خاکنشین چند چون نقش قدم چشم به حسرت نگران را
6 ننویسی اگر نامه پیامی که تسلی بخشد من مهجور بفرقت گذران را
7 مشتاق بس این ناله جانسوز که آن شوخ هرگز نفرستد خبری بیخبران را