- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا بس ز دیوان مرا ز خدمت خوشا روز بیکاری و وقت عطلت
2 بر این تیغ کوه گل انبار گویی چو فغفور بر تختم و فور برکت
3 چو دولت مهیا بود مر کسی را اگر او نجوید بجویدش دولت
4 امامی که بر روزگارست ما را اگر او ندارد بدادمش مهلت
5 اگر دولت آید و گر نکبت آید به نزدیک من هر دو را هست آلت