- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از فلک هرگز نخواهم آرزوی خویش را در گره دارم چو گوهر آبروی خویش را
2 قسمتم لبریز صهبا می کند همچون سبو گر فشارم با دو دست خود گلوی خویش را
3 نیست هرگز خالی از سودای عشق او سرم کی تهی از مغز می سازم کدوی خویش را
4 پشت بر دیوار جنت می دهم جویا اگر جا دهم یک دم به دوش خود کدوی خویش را