گلی ناچیده بوئی ناکشیده از عرفی شیرازی مثنوی 118

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

گلی ناچیده بوئی ناکشیده زین چمن رفتم

1 گلی ناچیده بوئی ناکشیده زین چمن رفتم بتلخی رفتم اینک در میان این سخن رفتم

2 بدنیا نیست بازاری مرا این سودم ازو وی بس که عریان آمدم اکنون چو رفتم بی کفن رفتم

3 نه کوششهای فرهادی نه سودای زلیخائی از این هنگامه آخر شرمسار مرد وزن رفتم

4 نه یارب را جوابی آمده نی یا صنم عرفی زدیر و کعبه حیران تا در بیت الحزن رفتم

5 ما دل بجان خریده و برباد داده ایم مرغ حرم گرفته بصیاد داده ایم

6 سهلست با قفس دل اگر رفت سوی دوست ما مرغ کشته ایم که بر باد داده ایم

7 سرمایه متاع محبت بدست ماست زین مشتهر بگوش نفریاد داده ایم

عکس نوشته
کامنت
comment