دوش رفتم به تماشای از اقبال لاهوری پیام مشرق 269

اقبال لاهوری

آثار اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

دوش رفتم به تماشای خرابات فرنگ

1 دوش رفتم به تماشای خرابات فرنگ شوخ گفتاری رندی دلم از دست ربود

2 گفت این نیست کلیسا که بیابی در وی صحبت دخترک زهره وش و نای و سرود

3 این خرابات فرنگ است و ز تأثیر میش آنچه مذموم شمارند ، نماید محمود

4 نیک و بد را به ترازوی دگر سنجیدیم چشمه ئی داشت ترازوی نصاری و یهود

5 خوب ، زشت است اگر پنجهٔ گیرات شکست زشت ، خوب است اگر تاب و توان تو فزود

6 تو اگر در نگری جز به ریا نیست حیات هر که اندر گرو صدق و صفا بود نبود

7 دعوی صدق و صفا پردهٔ ناموس ریاست پیر ما گفت مس از سیم بباید اندود

8 فاش گفتم بتو اسرار نهانخانهٔ زیست به کسی باز مگو تا که بیابی مقصود

عکس نوشته
کامنت
comment