1 رفتم به جنازهٔ یک تن که فسرد صد سال ز باغ عیش گل چید و بمرد
2 گفتم چه برون برد از این باغ و بهار گفتا دل پر خون که تو هم خواهی برد
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 پیر کعنان چمنی گوشه ی بیت الحزن است هر کجا بوی گلی باد رساند چمن است
2 هر که از بندگی خویش مرا باز خرد بنده ی اویم اگر زاهد و گر برهمن است
1 خوناب آتشین ز سر من گذشته است وین سیل آتش از جگر من گذشته است
2 مرغ هوای خلدم و تا پر گشوده ام صد تیر غم ز بال و پر من گذشته است
1 ای دل پیاله گیر که وقت صبوح تست کز فیض جمله فتح، محل فتوح تست
2 آیینه ای که صورت و معنی نمایدت دست است، گر جمله سوخته، در جیب روح تست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **