سوی گلشن رفتم و سرو از امیرعلیشیر نوایی غزل 149

امیرعلیشیر نوایی

آثار امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

سوی گلشن رفتم و سرو خرامانم نبود

1 سوی گلشن رفتم و سرو خرامانم نبود گریه زور آورد کان گلبرگ خندانم نبود

2 ابرسان خود را هوایی یافتم هر سو بباغ زانکه غیر از گریه و آشوب و افغانم نبود

3 خواستم دلرا به سر حد شکیبایی کشم لیکن از اندوه هجران طاقت آنم نبود

4 ز اضطراب دل اگر کارم به رسوایی کشد قوت آنم که کردن صبر بتوانم نبود

5 سوی مسکن آمدن بایست بی آشوب لیک این تحمل در دل بی صبر و سامانم نبود

6 با نگهبانان قاتل سر عشقم شد عیان زانکه از بدحالی آن ساعت غم جانم نبود

7 فانیا در هجر آن رشک پری معذور دار کین چنین دیوانگی ناکردن امکانم نبود

عکس نوشته
کامنت
comment