- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رفتم از دست من بی سر و پا را دریاب پادشاهی ز سر لطف گدا را دریاب
2 بی گل وصل دل آزرده شد از خار فراق بلیل خسته بی برگ و نوا را دریاب
3 بر درت دیر به دیری که روم گر به رقیب که با عاشق دیرینه ما را دریاب
4 زیر لب این همه دشنام دعاگو چه کنی لطف کن بوسی و مقصود دعا را دریاب
5 وعده وصل ترا گرچه ونا ممکن نیست هم به آن وعده دل اهل وفا را دریاب
6 جان به لب میرسد از تشنگیم بیش مپای ای لب تشنه ببوس آن کف پا را دریاب
7 دست بوسی گرت از دوست نماست کمال مرحبا گرو غم او را و بلا را دریاب