- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رفتم اینک از سر کوی تو ای جان! خیر باد زحمتی گر بود کردم بر تو آسان خیر باد
2 خیر بادی کوی یاران را که در روز وداع رسم میباشد که میگویند یاران خیر باد
3 وه که میباید به ناکام از تو دل برداشتن ورنه با جانان کجا هرگز کند جان خیر باد
4 دست هجران توام بس داغها بر جان نهاد من نخواهم برد جان از دست هجران خیر باد
5 در بهار وصل بودیم و خزان هجر یار کرد دورم از تو ای سرو خرامان! خیر باد
6 من چو سایه رو به دیوار عدم آوردهام تو بمان جاوید ای خورشید تابان! خیر باد
7 میگذارد جان نسیمی یادگار و میرود با دل پرخون و چشم اشکباران خیر باد