-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من از خاک درت رفتم، متاعم را به غارت ده گرانی بردم از کویت، رقیبان را بشارت ده
2 مرا از سیل محنت خانه ویران گشت در کویت زمانه گو اساس خصم را ساز عمارت ده
3 به یغما برد چشم کافرت ملک دل و دینها که گفت آن ترک تیرانداز را تعلیم غارت ده؟
4 به تعظیم وصالش چون نگشتی سرفراز، ای دل به عجز و نامرادی روی در کنج حقارت ده
5 سر فریاد بلبل نیست آن گلبرگ رعنا را چه سود این گفتگو شاهی، برو ترک عبارت ده