من از خاک درت رفتم، از امیر شاهی سبزواری غزل 155

امیر شاهی سبزواری

آثار امیر شاهی سبزواری

امیر شاهی سبزواری

من از خاک درت رفتم، متاعم را به غارت ده

1 من از خاک درت رفتم، متاعم را به غارت ده گرانی بردم از کویت، رقیبان را بشارت ده

2 مرا از سیل محنت خانه ویران گشت در کویت زمانه گو اساس خصم را ساز عمارت ده

3 به یغما برد چشم کافرت ملک دل و دین‌ها که گفت آن ترک تیرانداز را تعلیم غارت ده؟

4 به تعظیم وصالش چون نگشتی سرفراز، ای دل به عجز و نامرادی روی در کنج حقارت ده

5 سر فریاد بلبل نیست آن گلبرگ رعنا را چه سود این گفتگو شاهی، برو ترک عبارت ده

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر