عراقی

عراقی

عراقی
عراقی

من باز ره خانهٔ خمار گرفتم از عراقی غزل 165

غزل 165 ام از 613 غزلیات

من باز ره خانهٔ خمار گرفتم

1 من باز ره خانهٔ خمار گرفتم ترک ورع و زهد به یک بار گرفتم

2 سجاده و تسبیح به یک سوی فکندم بر کف می چون رنگ رخ یار گرفتم

3 کارم همه با جام می و شاهد و شمع است ترک دل و دین بهر چنین کار گرفتم

4 شمعم رخ یار است و شرابم لب دلدار پیمانه همان لب که به هنجار گرفتم

5 چشم خوش ساقی دل و دین برد ز دستم وین فایده زان نرگس بیمار گرفتم

6 پیوسته چینین می زده و مست و خرابم تا عادت چشم خوش خونخوار گرفتم

7 شیرین لب ساقی چو می و نقل فرو ریخت بس کام کز آن لعل شکربار گرفتم

8 چون مست شدم خواستم از پای درآمد حالی سر زلف بت عیار گرفتم

9 آویختم اندر سر آن زلف پریشان این شیفتگی بین که دم مار گرفتم

10 گفتی: کم سودای سر زلف بتان گیر، چندین چه نصیحت کنی؟ انگار گرفتم

11 با توبه و تقوی تو ره خلد برین گیر من با می و معشوقه ره نار گرفتم

12 در نار چو رنگ رخ دلدار بدیدم آتش همه باغ و گل و گلزار گرفتم

13 المنة لله که میان گل و گلزار دلدار در آغوش دگربار گرفتم

14 بگرفت به دندان فلک انگشت تعجب چون من به دو انگشت لب یار گرفتم

15 دور از لب و دندان عراقی لب دلدار هم باز به دست خوش دلدار گرفتم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر من باز ره خانهٔ خمار گرفتم

شاعر شعر من باز ره خانهٔ خمار گرفتم چه کسی است ؟

شاعر شعر من باز ره خانهٔ خمار گرفتم عراقی می باشد.

شعر من باز ره خانهٔ خمار گرفتم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر من باز ره خانهٔ خمار گرفتم چیست ؟

قالب شعر من باز ره خانهٔ خمار گرفتم غزل است

مضمون اصلی شعر من باز ره خانهٔ خمار گرفتم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر