من دوش قضا یار و قدر از جهان ملک خاتون رباعی 131

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

من دوش قضا یار و قدر پشتم بود

1 من دوش قضا یار و قدر پشتم بود نارنج زنخدان تو در مشتم بود

2 دیدم که همی گزم لب شیرینت از خواب پریدم سرانگشتم بود

عکس نوشته
کامنت
comment