جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

دلبر از شوخی و عیاری از جهان ملک خاتون غزل 683

غزل 683 ام از 1809 غزلیات

دلبر از شوخی و عیاری دل از دستم ربود

1 دلبر از شوخی و عیاری دل از دستم ربود در فراق خود مرا بنشاند بر آتش چو عود

2 همچو چنگم می زند لیکن نوازش کمترست می دهد هر دم به هجران گوشمالم همچو عود

3 نی صفت می نالم از دست جفای هر خسی چون رسیدم جان به لب زین ناله زارم چه سود

4 زلف او در خواب دیدم دوش از آن رو دلبرا بس پریشانی مرا از خواب رویش رخ نمود

5 غیر سودایش نباشد در سر من چون قلم لاجرم از شوق زلف او برآوردم سرود

6 دل ز دستم رفت تا روزی به پایش اوفتم چون ندادم کام دلبر چاره جز صبرم نبود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دلبر از شوخی و عیاری دل از دستم ربود

شاعر شعر دلبر از شوخی و عیاری دل از دستم ربود چه کسی است ؟

شاعر شعر دلبر از شوخی و عیاری دل از دستم ربود جهان ملک خاتون می باشد.

شعر دلبر از شوخی و عیاری دل از دستم ربود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر دلبر از شوخی و عیاری دل از دستم ربود چیست ؟

قالب شعر دلبر از شوخی و عیاری دل از دستم ربود غزل است

مضمون اصلی شعر دلبر از شوخی و عیاری دل از دستم ربود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر باحال, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر باحال, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر