مرا سیّ و دو خدمتکار از کمال‌الدین اسماعیل قطعه 313

کمال‌الدین اسماعیل

آثار کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

مرا سیّ و دو خدمتکار بودند

1 مرا سیّ و دو خدمتکار بودند همه یک خانه و یک روی و یک رای

2 و شاقانی چو مروارید خوشاب سمن دیدار و خندان و شکر خای

3 همه سر تیز و سخت و چست و چالاک همه پاکیزه روی و چهره آرای

4 یکایک از بن دندان بکارم زده صف در صف و استاره بر پای

5 همه ثابت قدم انگام کوشش همه در وقت راحت لذّت افزای

6 اگر خود فی المثل یک لقمه بودی بخوردندی همه با هم بیکجای

7 بهر کاری که من فرمود میشان بکردندی نجنبیدندی از جای

8 کنون بعضی از ایشان خود نماندند ز آسیب سپهر حادثه زای

9 ز خان و مان بیفتادند ناکام مگر جاجا یکی تنها و دروای

10 دوسه ناخوش قد زشت تبه رنگ ز یکدیگر جدا بیگانه آسای

11 همه بی مغز و سست و کندوکاهل بفرسوده ز چرخ عمر فسای

12 به روز از دست اینم بانگ و فریاد به شب از رنج آنم ناله و وای

13 همی جنبد و زوری نیست در پای نه در ایشان و نه در کار فرمای

14 منم اکنون و این یک لقمة گوشت خداوندا بر این تنها ببخشای

عکس نوشته
کامنت
comment