صبوری کردم و بستم نظر از از هاتف اصفهانی غزل 86

هاتف اصفهانی

آثار هاتف اصفهانی

هاتف اصفهانی

صبوری کردم و بستم نظر از ماه سیمایی

1 صبوری کردم و بستم نظر از ماه سیمایی که دارد چون من بیتاب هر سو ناشکیبایی

2 به حسرت زین گلستان با صد افغان رفتم و بردم به دل داغ فراق لاله‌رویی سرو بالایی

3 به ناکامی دو روز دیگر از کوی تو خواهم شد به چشم لطف بین سوی من امروزی و فردایی

4 به کام دل چو با اغیار می نوشی به یاد آور ز ناکامی از خون جگر پیمانه پیمایی

5 به جان از تنگنای شهر بند عقل آمد دل جنونی از خدا می‌خواهم و دامان صحرایی

6 به پای سرو و گل در باغ هاتف نالد و گرید به یاد قامت رعنایی و رخسار زیبایی

عکس نوشته
کامنت
comment