1 هرگز دل من زبخت خشنود نبود می خواست ولی زعشق پر سود نبود
2 بگذشت شب عمر و در و حاصل من چون اول افسانه همه بود و نبود
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 عشق پیدا می کند تنها مرا یار بر در می زند عذرا مرا
2 عقل کو تا از جنونم واخرد؟ وارهاند زین همه سودا مرا
1 ای باغبان سماع کن آواز عندلیب رحم آر بر دل گله پرداز عندلیب
2 با سوز او بساز که هم بر تو واجب است ده روزه ی رعایت اعزاز عندلیب
1 دانی چه مصلحت را بل غاغ شد بخارا تا این ستیزه گاران بی دل کنند مارا
2 زین قوم در خراسان الاّ بلا نخیزد شکلی کنید و دفعی بنشستن بلا را
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **