داشت خمارم سر دیوانگی از آشفتهٔ شیرازی غزل 1068

آشفتهٔ شیرازی

آثار آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

داشت خمارم سر دیوانگی

1 داشت خمارم سر دیوانگی ساقیم آورد می خانگی

2 گوننهد پای در این سلسله هر که ندارد سر دیوانگی

3 شمع جمالت چو تجلی کند مهر و مه آیند به پروانگی

4 عقل بافسانه بخفت هنوز عشق فسونساز بافسانگی

5 من نکنم جز سخن آشنا عشق نکوبد در بیگانگی

6 عقل نتابد خطر عشق را عشق بود آفت فرزانگی

7 باده حلال است بفتوای عقل لعل تو آید چو بمیخانگی

8 ختم شد آشفته برندی و عشق پیر خرابات بمردانگی

9 شیر خدا کادم و نوحش بحشر فخر نمایند بهم خوانگی

عکس نوشته
کامنت
comment