ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار
ملک‌الشعرا بهار

دختری خرد بدیدم از ملک‌الشعرا بهار قطعه 491

قطعه 491 ام از 1042 قطعات

دختری خرد بدیدم به گدایی مشغول

1 دختری خرد بدیدم به گدایی مشغول کرده در جامهٔ صدپاره نهان پیکر خویش

2 بود مکشوف به تاراجگه دزد نگاه گرچه در ژنده نهان ساخته بد گوهر خویش

3 ورچه ز اهل دل و دین رحم طمع داشت ولی بود خصم دل و دین از نگه کافر خویش

4 حبه‌ای سیم بدو دادم و بگذشتم و سوخت برق چشم تر او خرمنم از آذر خویش

5 شامگاهان به یکی بیشه شدم بر لب رود ناگهان دیدمش آنجا به سر معبر خویش

6 با لبی خنده‌زنان می‌شد و می‌خواند سرود به خلاف لب خشکیده و چشم تر خویش

7 گفتم ای شوخ نبودی تو که یک‌ ساعت پیش سوختی خرمن اهل نظر از منظر خویش

8 ای ترشرو چه شد آن گریه تلخت که چنین خنده را، کان نمک ساخته از شکر خویش

9 گفت دارم پدری عاجز و مامی بیمار که نیارند بپا خاستن از بستر خویش

10 هست این خنده‌ام از بهر دل خود لیکن گریه‌ام بود برای پدر و مادر خویش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دختری خرد بدیدم به گدایی مشغول

شاعر شعر دختری خرد بدیدم به گدایی مشغول چه کسی است ؟

شاعر شعر دختری خرد بدیدم به گدایی مشغول ملک‌الشعرا بهار می باشد.

شعر دختری خرد بدیدم به گدایی مشغول در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر دختری خرد بدیدم به گدایی مشغول چیست ؟

قالب شعر دختری خرد بدیدم به گدایی مشغول قطعه است

مضمون اصلی شعر دختری خرد بدیدم به گدایی مشغول چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر