1 به بوی وصل بودم شادمانه چه دانستم که خواهد بودیا نه؟
1 آنکه دل من ببرد، از همه خوبان، یکیست وآنکه مرا میکشد در غم خود، آن یکیست
2 نیست عدو را مجال، با مدد آن جمال آیت دردش پرست، نسخهٔ درمان یکیست
1 ای مدعی، دلت گر ازین باده مست نیست در عیب ما مرو، که ترا حق به دست نیست
2 بگشای دست و جان و دلت را بیه اد دوست ایثار کن روان، که درین راه پست نیست
1 صورت او را ز معنی آشنایی با دلست ورنه صورتها بسی دانم که از آب و گلست
2 صورت بت کافری باشد پرستیدن ولی بت پرست ار معنی بت بازیابد واصلست