- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 منکه در میکده منزل بود از آغازم شاید ار شیخ بمسجد نکند در بازم
2 خوش سرانجام تر از من بخرابات مجوی کز می ناب سرشتند گل از آغازم
3 من دل خون شده در دست نگارین دیدم پنجه با ساعد سیمین تو چون اندازم
4 با شهیدان چو درآیم بقیامت یکرنگ داغ عشق تو کند از دگران ممتازم
5 آخرت نیز ببازیم بسودای غمت دینی آنقدر ندارد که به تو در بازم
6 شمع بزم دگران تا شده ای از غیرت همه شب شمع صفت مانده بسوز و سازم
7 زلفش آشفته گرم دست بگیرد زکرم خویشتن را بدر پیر مغان اندازم
8 کیمیائی کنم از خاک در دوست بچشم این مس قلب باکسیر غمت بگدازم