منکه در میکده منزل بود از آشفتهٔ شیرازی غزل 719

آشفتهٔ شیرازی

آثار آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

منکه در میکده منزل بود از آغازم

1 منکه در میکده منزل بود از آغازم شاید ار شیخ بمسجد نکند در بازم

2 خوش سرانجام تر از من بخرابات مجوی کز می ناب سرشتند گل از آغازم

3 من دل خون شده در دست نگارین دیدم پنجه با ساعد سیمین تو چون اندازم

4 با شهیدان چو درآیم بقیامت یکرنگ داغ عشق تو کند از دگران ممتازم

5 آخرت نیز ببازیم بسودای غمت دینی آنقدر ندارد که به تو در بازم

6 شمع بزم دگران تا شده ای از غیرت همه شب شمع صفت مانده بسوز و سازم

7 زلفش آشفته گرم دست بگیرد زکرم خویشتن را بدر پیر مغان اندازم

8 کیمیائی کنم از خاک در دوست بچشم این مس قلب باکسیر غمت بگدازم

عکس نوشته
کامنت
comment