1 از لجه هجر ساحلی می خواهم در ساحت وصل منزلی می خواهم
2 اینها همه علت است بی خواهش خویش مستغرق عشق تو دلی می خواهم
1 چاره نبود اهل شهوت را ز زن صحبت زن هست بیخ عمر کن
2 زن چه باشد ناقصی در عقل و دین هیچ ناقص نیست در عالم چنین
1 ای شده زندان درم مشت تو بند بر آنجا ز هر انگشت تو
2 پیش که ایام کند رنجه ات گردش او تاب دهد پنجه ات