می خواهم و کنجی که بجز از هلالی جغتایی غزل 112

هلالی جغتایی

آثار هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

می خواهم و کنجی که بجز یار نباشد

1 می خواهم و کنجی که بجز یار نباشد من باشم و او باشد و اغیار نباشد

2 آنجا اثر رحمت جاوید توان یافت کان جا ز رقیبان تو آثار نباشد

3 هر جا حبیبست بپهلوی رقیبست در باغ جهان یک گل بی خار نباشد

4 بر من، که گرفتار توام، رحم مفرمای رحمست بر آن کس که گرفتار نباشد

5 ما خانه خرابیم و نداریم پناهی ویرانه ما را در و دیوار نباشد

6 تقصیر و فارسم رقیبست، عجب نیست هرگز سگ دیوانه وفادار نباشد

7 بی یار بعالم نتوان بود، هلالی عالم بچه کار آید اگر یار نباشد؟

عکس نوشته
کامنت
comment