-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عهد کردم ز جهان کام نگیرم هرگز جم شود ساقی و من جام نگیرم هرگز
2 جای اگر دوزخ اگر جنت اگر اعراف است تا نبینم رخت آرام نگیرم هرگز
3 بسته ام عهد ز آغاز، پریشانی را که چو زلف تو سرانجام نگیرم هرگز
4 تا نبینم ز کریمان دل و جان سوخته ای پخته ای از طمع خام نگیرم هرگز
5 تن پرستان جهان را نشوم همبازی انس با عام کالانعام نگیرم هرگز
6 هر ستم کز تو رسد داد نخواهم گفتن هر چه من می کنم انعام نگیرم هرگز
7 وعدهٔ دادن اگر روز قیامت باشد عهد کردم که زکس وام نگیرم هرگز
8 هرگزش با تو سعیدا به زبان می گویم دلبری را که به دل نام نگیرم هرگز؟