- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به راه عشق در گام نخست از خود سفر کردم به پا بیخودی این راه را مردانه سر کردم
2 نمی بینم عنان اختیاری در کفت ای دل به کوی او مرو دیگر! تو می دانی، خبر کردم
3 گشودم نسخهٔ درد پریشان حالی خود را به خون دل زبان مانند برگ غنچه تر کردم
4 سر و سرکردهٔ روشندلان گردیده ام جویا به بزم عشق تا چون شمع ترک تاج و سر کردم