بطالع سفر کردم از کمال‌الدین اسماعیل قصیده 113

کمال‌الدین اسماعیل

آثار کمال‌الدین اسماعیل

کمال‌الدین اسماعیل

بطالع سفر کردم اندر رکاب

1 بطالع سفر کردم اندر رکاب زهی شوم طالع، زهی شوم طالع

2 بنان تهی از تو خرسند بودم زهی مرد قانع، زهی مرد قانع

3 پس از عمری از تو همین است حاصل زهی سعی ضایع، زهی سعی ضایع

عکس نوشته
کامنت
comment