فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

گفتم که چیست راهزن عقل از فروغی بسطامی غزل 415

غزل 415 ام از 549 غزلیات

گفتم که چیست راهزن عقل و دین من

1 گفتم که چیست راهزن عقل و دین من گفتا که چین زلف و خط عنبرین من

2 گفتم که الامان ز دم آتشین من گفتا که الحذر ز دل آهنین من

3 گفتم که طرف دامن دولت به دست کیست گفتا به دست آن که گرفت آستین من

4 گفتم که امتحان سعادت به کام کیست گفتا که کام آن که ببوسد زمین من

5 گفتم که بخت نیک بگو هم قرین کیست گفتا قرین آن که شود هم نشین من

6 گفتم که بهر چاک گریبان صبح چیست گفتا ز رشک تابش صبح جبین من

7 گفتم که از چه خواجه انجم شد آفتاب گفتا ز بندگی رخ نازنین من

8 گفتم که ساحری ز که آموخت سامری گفتا ز چشم کافر سحر آفرین من

9 گفتم کجاست مسکن دلهای بی قرار گفتا که جعد خم به خم چین به چین من

10 گفتم هوای چشمهٔ کوثر به سر مراست گفتا که شرمی از لب پر انگبین من

11 گفتم کدام دل به غمت خرمی نخواست گفتا دل فروغی اندوهگین من

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گفتم که چیست راهزن عقل و دین من

شاعر شعر گفتم که چیست راهزن عقل و دین من چه کسی است ؟

شاعر شعر گفتم که چیست راهزن عقل و دین من فروغی بسطامی می باشد.

شعر گفتم که چیست راهزن عقل و دین من در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر گفتم که چیست راهزن عقل و دین من چیست ؟

قالب شعر گفتم که چیست راهزن عقل و دین من غزل است

مضمون اصلی شعر گفتم که چیست راهزن عقل و دین من چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر