1 گفتم که به اندیشه و با رای درست خود را به دراندازم ازین واقعه چست
2 کز مذهب این قوم ملالم بگرفت هر یک زده دست عجز در شاخی سست
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 جاءالشتاء و مل الدجی ظل بالحب و الراح این التوسل
2 در خز به خرگه بامنقل و مل این نکته یاد آر کالبرد یقبل
1 درد عشقت ز جان توان پرسید رازت ازدل نهان توان پرسید
2 هر کجا فرقت تو سایه فکند حال جان زان جهان توان پرسید
1 به جان تو که به جان رهی نگاه مکن به حال خود نگر و حال من تباه مکن
2 اگر چه حسن تو ما را پناه جان و دل است مبین در آئینه و حسن را پناه مکن
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به