-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حکایت گل روی تو در چمن کردم هزار طعنه از آن روی بر سمن کردم
2 به داد تشنگیم آب خضر گو نرسید عقیق لعل لب یار در دهن کردم
3 نکرد غنچهٔ امید من گل از جایی چه خارها که چو ماهی به پیرهن کردم
4 به هر زمین که گذشتم ز اشک خونین دم شکوفه کردم و گل کردم و چمن کردم
5 ز بی وفایی خود دور یک سخن نشیند به صد هزار زبان همچو گل سخن کردم
6 به یادگار گل عارضی است این داغم که همچو لاله به صد رنگ در کفن کردم
7 ز بسکه بیخودیم برده است دل ای عقل دگر میا که در این شهر من وطن کردم
8 کسی به کافر کتور نمی کند هرگز ز عشق آنچه سعیدا به خویشتن کردم