به جنگجو صنم خویش گفتم ای صد بار از جامی قطعه‌ 36

به جنگجو صنم خویش گفتم ای صد بار

1 به جنگجو صنم خویش گفتم ای صد بار رسیده سنگ جفایت بر آبگینه من

2 رسان به سینه من سینه را به رسم صفا که پاک به دل همچون تویی ز کینه من

3 به عشوه گفت تو را سینه گر چه صاف آمد گمان مبر که رسد در صفا به سینه من

عکس نوشته
کامنت
comment