به دل گفتم مکن این قدر فریاد از فایز بیتی‌ 115

به دل گفتم مکن این قدر فریاد

1 به دل گفتم مکن این قدر فریاد که اندر خرمن صبر آتش افتاد

2 بسوزد هستی فایز سراپا گهی کان چشم شهلا آیدم یاد

عکس نوشته
کامنت
comment