دوشم خیال روی تو در سر فتاده از کمال خجندی غزل 416

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

دوشم خیال روی تو در سر فتاده بود

1 دوشم خیال روی تو در سر فتاده بود گوشی در بهشت برویم گشاده بود

2 تا تو ز در درآنی و مجلس دهی فروغ شب نا بروز شمع به پا ایستاده بود

3 ساقی به یاد روی توام هر قدح که داد آب حیات بود که خوردم نه باده بود

4 جام از لب تو خواست گذشتن به ناز کی آن صاف دل بین که چه مقدار ساده بود

5 در خواب دیدمت که بمن دست می دهی دولت نگر که دوش مرا دست داده بود

6 سرگشته که بود روان پیش تو چو شمع جانی بدست کرده و بر کف نهاده بود

7 درد ارچه کم نبود ز هر سو کمال را دوش از فراق روی تو چیزی زیاده بود

عکس نوشته
کامنت
comment