بود خیال تو یارم چه یار بهتر ازین از جامی غزل 255

بود خیال تو یارم چه یار بهتر ازین

1 بود خیال تو یارم چه یار بهتر ازین وفا به عهد تو کارم چه کار بهتر ازین

2 چو بت پرست رخت دید گفت نامده است بتی زکارگه بت نگار بهتر ازین

3 رقیب را به ستم روزگار از تو برید نکرده هیچ کرم روزگار بهتر ازین

4 بهار اهل دل آمد رخت به گلشن دهر ندیده دیده نرگس بهار بهتر ازین

5 چه سود فرش حریرم ز آستان تو دور که سر به خاره و پهلو به خار بهتر ازین

6 غزال وار گرفتم تو را به دام هوس به دام کس نفتاده شکار بهتر ازین

7 شنو به گوش رضا در نظم جامی را که نیست گوش تو را گوشوار بهتر ازین

عکس نوشته
کامنت
comment