- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 فکنده از نظرم گرچه چشم مدهوشت گمان مکن که کنم از نظر فراموشت
2 مرا بکوی تو هر شب رقیب میطلبد برای آنکه ببینم باو هم آغوشت
3 دهان عاشق از زهر هجر تو تلخ است بکام مدعیان شد چرا لب نوشت
4 از این خمار زده کی تو یاد خواهی کرد شراب بزم رقیبان ببرده از هوشت
5 بود از آن دل چون سگ بیخبر ناصح حریر تن نگرد لعل پرنیان پوشت
6 اگر بخنده شیرین نشد لبت ضحاک چرا فتاده دو مار سیاه بر دوشت
7 ببین بنقش نگارین یاری ام نقاش برو بسوز بآتش کتاب منقوشت