جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

گمان مبر که دلم از سر از جهان ملک خاتون غزل 674

غزل 674 ام از 1809 غزلیات

گمان مبر که دلم از سر وفا برود

1 گمان مبر که دلم از سر وفا برود وگر ز دوست به این خسته دل جفا برود

2 بجز صبا ره رفتن به کوی دوست که راست مگر برای دل خسته ام صبا برود

3 زمین ببوسد و از من بگویدش جانا روا مدار که چندین جفا به ما برود

4 مریض عشق توأم چون طبیب درد منی چرا ز پیش تو رنجور بی دوا برود

5 ز حد گذشت جفا بر من ضعیف حزین به دور حسن تو بر ما جفا چرا برود

6 به جان دوست که جانم برای دوست نکوست دگر چه روز بود کان به مرحبا برود

7 به هر مقام که آنجا زکات حسن دهند بهر طریق که باشد دوان گدا برود

8 چو بنده ی قد سروت شدم ز جان مپسند که از جفات به آزادگان خطا برود

9 بگو که ترک خطایی چشمت ای دلبر به چین زلف زند و ز ره خطا برود

10 اگر تو روی نمایی به بی دلان جهان ببین که بر سر بیچارگان چه ها برود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گمان مبر که دلم از سر وفا برود

شاعر شعر گمان مبر که دلم از سر وفا برود چه کسی است ؟

شاعر شعر گمان مبر که دلم از سر وفا برود جهان ملک خاتون می باشد.

شعر گمان مبر که دلم از سر وفا برود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر گمان مبر که دلم از سر وفا برود چیست ؟

قالب شعر گمان مبر که دلم از سر وفا برود غزل است

مضمون اصلی شعر گمان مبر که دلم از سر وفا برود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر