عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

عرفی شیرازی
عرفی شیرازی

گمان دارم که این درد و تحمل از عرفی شیرازی غزل 561

غزل 561 ام از 981 غزلیات

گمان دارم که این درد و تحمل می کند کاری

1 گمان دارم که این درد و تحمل می کند کاری بگو با گل که استغنای بلبل می کند کاری

2 دل دانای شهر ما به کفر جزء تسلی شد که باور داشت هرگز کان تزلزل می کند کاری

3 به صلح دل چه کوشی، صبر کن گر یار باز آید غم فرصت مخور کاین جا تعلل می کند کاری

4 بهشتی پروران ای دل، متاع هستی یی بنمای که با بی همتان عرض تحمل می کند کاری

5 دل بلبل به هر بادی هزاران راز می فهمد نپنداری که ناز و عشوهٔ گل می کند کاری

6 اگر با مهر افزایی، غرور افزاید ای سرکش تغافل کن که با عرفی تغافل می کند کاری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گمان دارم که این درد و تحمل می کند کاری

شاعر شعر گمان دارم که این درد و تحمل می کند کاری چه کسی است ؟

شاعر شعر گمان دارم که این درد و تحمل می کند کاری عرفی شیرازی می باشد.

شعر گمان دارم که این درد و تحمل می کند کاری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر گمان دارم که این درد و تحمل می کند کاری چیست ؟

قالب شعر گمان دارم که این درد و تحمل می کند کاری غزل است

مضمون اصلی شعر گمان دارم که این درد و تحمل می کند کاری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر