سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

به سر کوی تو سوگند، که تا از سلمان ساوجی غزل 280

غزل 280 ام از 897 غزلیات

به سر کوی تو سوگند، که تا سر دارم

1 به سر کوی تو سوگند، که تا سر دارم نیست ممکن که من از حکم توسر بردارم

2 حلقه شد پشت من از بار و من آهن دل همچنان در هوست روی بدین در دارم

3 ای که در خواب غروری خبرت نیست که من؟ هر شب از خاک درت بالش و بستر دارم

4 ساغرم پر می و می در سر و سر بر کف دست تو چه دانی که من امروز چه در سر دارم

5 می‌رود در لب چون آب حیاتت سخنم چه عجب باشد اگر من سخنی‌تر دارم؟

6 گفته‌ای در قدم من گهر انداز به چشم اینک از بهر قدمهای تو گوهر دارم

7 کرد سلمان به فدای تو سر و زر بر سر من غم سر چو ندارم چه غم زر دارم؟

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به سر کوی تو سوگند، که تا سر دارم

شاعر شعر به سر کوی تو سوگند، که تا سر دارم چه کسی است ؟

شاعر شعر به سر کوی تو سوگند، که تا سر دارم سلمان ساوجی می باشد.

شعر به سر کوی تو سوگند، که تا سر دارم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر به سر کوی تو سوگند، که تا سر دارم چیست ؟

قالب شعر به سر کوی تو سوگند، که تا سر دارم غزل است

مضمون اصلی شعر به سر کوی تو سوگند، که تا سر دارم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر