- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر در دیر مغان هرروز خدمت میکنم صد تفاخر زین شرف بر اهل دولت میکنم
2 پیر دیرم گر به هر عمری دهد یک جام می سالها از مستی آن باده عشرت میکنم
3 تا ندانندم که از عشق که مجنونم چنین هر پریوش را به مهر خویش تهمت میکنم
4 خو گرم با جور منما لطف بیحد زانکه من میفتم در رنج اگر این طور عادت میکنم
5 گرچه در دیرم گدا لیکن به یک پیمانه می با صد افریدون و جم اظهار حشمت میکنم
6 وه چه عشق مفرط است این زانکه در هر چند روز در دگر نوع جنون در شهر شهرت میکنم
7 گر مسلمانان بسوزندم جزا نبود هنوز من که بهری کافری تغییر ملت میکنم
8 اینکه گه مغرور زهدم گاه پیر میکده از تلونهای حال خویش حیرت میکنم
9 خلوت زاهد پی مقصود باشد فانیا لیک چون من یافتم مقصود خلوت میکنم