میفروشم راحت و عشق ستمگر از عرفی شیرازی مثنوی 133

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

میفروشم راحت و عشق ستمگر میخرم

1 میفروشم راحت و عشق ستمگر میخرم میدهم روز خوش و آسیب اختر میخرم

2 ای که باز افکنده در تیغ گاه رغبتم گر متاع غم بود بکشا که اکثر میخرم

3 در سررشت من قبول شیوه انکار نیست ساده لوحم هر چه بفروشند یکسر میخرم

4 ترک جان تلخکامست و شکر خواب عدم جام زهری میفشانم تنگ شکر میخرم

5 او بخونم گرم و من زین شادمان کز شکر قتل صدره ازوی خون خود در روز محشر میخرم

6 نیست غم کز درد هجران شهپرم برخاک ریخت اینک از جبریل شوقت باز شهپر میخرم

7 هر متاعی کز نگاهش میخرم در بزم وصل می نشینم گوشه وزخود مکرر میخرم

8 عرفی آوردم متاعی ترازو گوغم کجاست کان متاعی کس مخر با جان برابر میخرم

عکس نوشته
کامنت
comment