بصرم دیده ی جهان بین از جهان ملک خاتون غزل 112

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

بصرم دیده ی جهان بین است

1 بصرم دیده ی جهان بین است که رخش مایه ی دل و دین است

2 وصف رویش چگونه بتوان گفت هرچه گویم هزار چندین است

3 آنچه گویند در حبیبان نیست گر نباشم غلط مگر این است

4 مایه ی روح در سبک روحیست لیک با ما عظیم سنگین است

5 من ز جانم مطیع و چاکر او از چه رو با منش چنین کین است

6 ابروانش مدام پیوسته با دو زلفین او پر از چین است

7 مشکل اینست که بی سبب با من رخش جورش همیشه در زین است

8 چه کنم چون به عرصه ی ستمت دل سرگشته ام چو فرزین است

عکس نوشته
کامنت
comment