-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 می سزد گر کله خویش به سر کج بینم من که چون لاله ز خون دل خود رنگینم
2 چون فلک نی به هوای دل خود در چرخم چون زمین بار جهان می کشم و تسکینم
3 ظاهرم رنگ دگر دارد و باطن دیگر بدنم گرچه ز خاک است به جان سنگینم
4 باده چون نوشم و دلجمع چسان بنشینم من که از شادی بسیار چو گل غمگینم
5 فرس فکر نرانم به هوای رخ کس دایماً پیروی شاه کند فرزینم
6 بسته بادا در آن باغ سعیدا بر من که خلد خار ندامت به کف گلچینم