من چشمم و عالم همه خار است از حزین لاهیجی غزل 563

1 من چشمم و عالم همه خار است ببینید چشمی که به خارش سر و کار است ببینید

2 هرگز نشود پی نفس سوخته را گم دل تا لب من آبله دار است ببینید

3 از نرگس او دیده وران مست و خرابند این نشئه که در جام خمار است ببینید

4 گردیده زره، پوست براندام شهیدان مژگان کسی دشنه گذار است ببینید

5 بخشیده خط سبز که، تشریف قبولش؟ این حله که بر دوش بهار است ببینید

6 هر برگ خزان، دفتر صد رنگ گشاده ست طراح بهاران به چه کار است ببینید

7 حاجت به گواهی نبود قتل حزین را دستی که ز خونش به نگار است ببینید