چسان بینم به دست غیردامان از جویای تبریزی غزل 32

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

چسان بینم به دست غیردامان وصالش را

1 چسان بینم به دست غیردامان وصالش را پریرویی که پروردم به خون دل نهالش را

2 به جای اشک حسرت خون دل می بارد از چشمم زمژگان تا به چنگ آورده دامان خیالش را

3 به چشم کم مبین افتادگان عشق را هرگز که از چرخ برین برتر بود جا، پایمالش را

4 از این پیمانه، چون پیمانهٔ دل، بوی درد آید که آورد از مزار عاشقان خاک سفالش را؟

5 چو عمر رفته دیگر بر سرت هرگز نمی آید مگر در خواب بینی بعد از این جویا خیالش را

عکس نوشته
کامنت
comment